رویکرد نوین آفکام در حوزه سواد رسانهای
گزارش رویکرد نوین آفکام در حوزه سواد رسانهای
دریافت فایلزاویه؛ به موازات رشد شتابان زیرساختهای اینترنتی کشور در دهه 80، سبک زندگی و بهتبع آن الگوی مصرف رسانهای مردم، تغییرات شگرفی داشت.[i] البته کشورمان با این قبیل تحولات بیگانه نیست؛ همآیندی جبر فناوری و فقدان سیاستهای سلبی بارها بخشهای مختلف جامعه را لبریز از مفاهیم و کارکردهای نورسیده کرده است. فراگیری اینترنت در کشور، در حالی که هماوردی شبکههای ماهوارهای و رسانههای داخلی بالا گرفته بود، میدان بازی را پیچیدهتر کرد. حال جامعه، رسانهای جدید یافته بود که میتوانست عاملیت کاربران را پیش از پیش ارتقا دهد.[ii] این میدان ارتباطی جدید، بسیاری را نگران کرده بود. بهویژه آنکه عمده کاربران این فناوریها، نسلهای جدیدی بودند که مخاطب اصلی برنامههای آموزشی و فرهنگی جامعه هستند.[iii]
سواد رسانهای در این فضا پا گرفت و بهسرعت بازارش داغ شد، انبوهی از آثار مکتوب، کارگاهها، جلسات، سمینارها و کلاسها جامعه را فراگرفت. روند ورود بازیگران به این حوزه نیز جالب توجه است، ابتدا معدودی از پژوهشگران به سواد رسانهای پرداختند اما پس از مدت کوتاهی مربیان و سخنرانان، میداندار این حوزه شدند، دستآخر نیز دولت برای آنکه از غافله جا نماند، به طراحی کتب درسی در این حوزه پرداخت. اوجگیری این فعالیتها در سالهای پایانی دهه 80 و اوایل دهه 90 در حالی رخ میداد که سواد رسانهای به سمتوسویی میرفت که با اهداف آن سازگار نبود. سواد رسانهای به تعبیر یکی از متخصصان این حوزه به میدانی برای کسب پول و شهرت و … تبدیل شده بود. همین موضوع یکی از دلایل کاهش اقبال عمومی به این مفهوم شد.[iv] این بیمیلی بازیگران به سواد رسانهای در حالی رخ میداد که نیاز مخاطبان با رویکارآمدن نسلهای پیشرفته اینترنت و گوشیهای هوشمند، به سواد رسانهای بسیار بیشتر از دوران اوجگیری آن در جامعه بود. البته پژوهشها نشان میدهد، حکمرانی ضعیف در این عرصه، مکمل پازل افول گرایش به سواد رسانهای در کشور میباشد. تعدد نهادهای تصميمگير در اين زمينه، باعث شده است كه تمايز روشنی ميان آموزش سواد رسانهای و فرهنگسازی در اين زمينه ديده نشود و عدم تعادل در برنامهریزیها، به سیاستگذاریهای ناموفق رهنمون شود.[v]
اما این روند در ایران مانند کشورهای توسعهیافته طی نشده است.[vi] بریتانیا، سابقهای طولانی در آموزش موضوعات مرتبط با رسانه دارد به شکلی که شاید بتوان آن را یکی از پیشتازان این عرصه دانست. این کشور از هفت دهه قبل در زمانهای که صنعت سینما میداندار عرصه رسانه بود، به آموزش و ترویج نگاه تحلیلگرانه و نقادانه مخاطبان به محتوای رسانهها، پرداخت.[vii] این آموزشها هم توسط بخش دولتی و هم توسط بخش عمومی پیگیری میشد و از سوی دیگر اقشار مختلفی از مخاطبان (گروههای مختلف سنی، جنسیتی و طبقات مختلف اقتصادی و فرهنگی و …) را شامل میشد. این موضوع حکایت از آن دارد که متولیان این حوزه توانسته بودند، نیاز به فهم و درک نقادانه مخاطبان از محتوای انواع رسانهها را، در جامعه گفتمانسازی کنند. در دهه 90 میلادی، این کشور با دغدغههایی کموبیش مشابه ایران، موضوع سواد رسانهای را، پس از رواج اینترنت در قوانینش گنجاند.[viii] مطابق قانون ارتباطات سال 2003، آفکام، تنظیمگر کهنهکار رسانهها در این کشور، مسئول ترویج سواد رسانهای در جامعه شد.[ix]
در سالهای اخیر و بهویژه پس از همهگیری کرونا، بسیاری از امور به فضای مجازی منتقل شد. همین امر موجب ظهور و بروز مسائل جدیدی در این عرصه شد. اولاً دامنه مخاطبان این فضا گسترش یافت، به شکلی که حتی افراد سالمند، خردسالان، اقلیتها، افراد کم برخوردار اقتصادی و اطلاعاتی و … هم مجبور به استفاده از خدمات این فضا شدند. ثانیاً میدان فعالیتهای این عرصه بخشهای بیشتری از امور اجتماعی مثل آموزش، کسبوکارها و … را پوشش داد.[x] آفکام در این فضا طرحی جدید موسوم به «فهم رسانه»[1] را پایهریزی کرد که نهتنها بتواند پاسخگوی دوران همهگیری کرونا باشد، بلکه به عنوان نظامی جامع، نقشه راه سواد رسانهای در این کشور را ترسیم کند. در رویکرد نوین این نهاد، سواد رسانهای «توانایی استفاده، درک و ایجاد رسانه و ارتباطات در زمینههای مختلف» تعریفشده[xi] و برای تحقق آن پنج محور عملیاتی مشخص گردیده که در ادامه بهطور مختصر به آنها میپردازیم:
- تعامل با طیف وسیعی از دستاندرکاران حوزه سواد رسانهای؛ همانطور که بیان شد این کشور از دیرباز سابقهای طولانی در حوزه آموزشهای مرتبط با رسانه دارد. بر این اساس لازم است تا نهادی، فعالان این حوزه را گرد هم بیاورد تا با هماندیشی و همافزایی، به رشد و بالندگی این عرصه بیفزایند. این افراد طیف وسیعی را شامل میشوند: از اساتید دانشگاه و محققان گرفته تا مربیان و فعالان اجرایی این حوزه. همین موضوع موجب میشود تا بازیگران مختلف از چالشها، دستاوردها و دغدغههای یکدیگر آگاه شوند. این آگاهی زمینهساز، پایبندی اهالی علم به معضلات حوزه اجرایی و نیز مراعات شیوههای علمی، توسط دستاندرکاران حوزههای میدانی است.
- شروع طرحهای آزمایشی و کمپینهایی برای ارتقای سواد رسانهای گروههای خاص؛ در دوران همهجایی شدن اینترنت، اقلیتها و گروههای آسیبپذیر نباید از چشم سیاستگذاران دور بمانند. این افراد گرچه از نظر جمعیتی قلیلاند اما هزینههای سنگینی برای جامعه دارند. به همین منظور برای جلوگیری از رخ دادن بحران و نیز استفاده حداکثری از ظرفیت آنها، میبایست آموزههایی متناسب با محرومیت هر گروه، جهت تعامل صحیح با رسانهها تدوین شود.
- پایهگذاری اصولی برای طراحی پلتفرمها، متناسب با سواد رسانهای؛ از آنجا که ساختار سکوها در نوع محتوا، الگوی مصرف و نیز رواج اطلاعات تأثیر به سزایی دارد، آفکام سکوها به سمت مراعات اهداف مورد نظر سواد رسانهای سوق میدهد.
- ارزیابی، هدایت و راهبری طرحهای سواد رسانهای که توسط سایر بازیگران این عرصه اجرا میشود؛ همانطور که بیان شد بازیگران متعدد خصوصی در این کشور در حوزه سواد رسانهای مشغول فعالیت هستند. نهاد تنظیمگر میبایست نظامی را برای ارزیابی این بازیگران طرحریزی کند تا هم هدایتگر بازیگران بخش خصوصی در مسیر تعالی و رقابتشان با یکدیگر باشد و هم مخاطبان را در شناخت بهتر بازیگران یاری کند. این نظام ارزیابی به تنظیمگران نیز این فرصت را میدهد که با کمکهای خود، به بازیگران خرد و یا آسیبدیده یاری رسانند.
- تحقیق پیرامون وضعیت سواد رسانهای و مبانی علمی آن؛ تحقیقات گسترده پیرامون موضوعات مرتبط با سواد رسانهای، وجود نهادی برای مدیریت دانش را ضروری کرده است. مدیریت دانش با نظارت و هدایت روند تولید علم اولاً از تکرار بیهوده در این حوزه جلوگیری کرده، ثانیاً با شناسایی خلأها، اهداف پژوهشها را به این سمت سوق میدهد.[xii]
در گزارش مجموعه پژوهشی زاویه با عنوان «رویکرد نوین آفکام به سواد رسانهای» تمامی این محورها بهتفصیل تشریح و برنامههای جزئی و گزارشهای سالانه اجرایی آفکام در رابطه با آنها مرور شده است. همچنین در این گزارش زمینههای حقوقی و امور مالی و اعتباری، برنامه «فهم رسانه» آفکام ذکر شده که میتواند الهامبخش سیاستگذاران و پژوهشگران در ایران باشد.
گزارش رویکرد نوین آفکام در حوزه سواد رسانهای
دریافت فایل[1] Making Sense of Media (MSOM)
فهرست منابع
[[i]] https://hammihanonline.ir/news/culture/sytrh-rsanh-ay-ba-khrj-pwl-mmkn-nshd
[[ii]] افروغ, عماد, & اسماعیلی, هادی. (1397). نشانهشناسی گفتمانی سبک زندگی در دهه 1380؛ مطالعه موردی سه سریال درام. دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی, 5(1), 123-146.
[[iii]] https://medium.com/@petterjohnson19901990/اشتیاق-جوانان-نسبت-به-تکنولوژی-چالش-ها-و-مزایا-312be92807b6
[[iv]] Shahghasemi, E. (2021). The Media Literacy Industry in Iran: A Critical Perspective. Taras Shevchenko; 6th International Conference on Social Sciences.
[[v]] علوی پور, سیدمحسن, عسکری, سیداحمد, خسروی, علیرضا, & سروی زرگر, محمد. (1399). سیاستگذاری سواد رسانهای در ایران: چالشها و ظرفیتها. مطالعات بینرشتهای در رسانه و فرهنگ, 10(1), 165-188. doi: 10.30465/ismc.2020.5601
[[vi]] قنبری باغستان، عباس. (1398). سواد رسانهای: یک فراتحلیل علم شناسانه از اسناد و تولیدات علمی (1970-2019). جهانی رسانه، 14(1 (پیاپی 27) )، 75-93. SID. https://sid.ir/paper/241157/fa
[[vii]] McDougall, Julian. (2019). Media Literacy in England. 1-10. 10.1002/9781118978238.ieml0146.
[[viii]] Richard Wallis & David Buckingham (2019) Media literacy: the UK’s undead cultural policy, International Journal of Cultural Policy, 25:2, 188-203, DOI: 10.1080/10286632.2016.1229314
[[ix]] Parliament. 2003. Communications Act 2003. Chap. 21. London: TSO. [Google Scholar]
[[x]] Gibson, P., & Connolly, S. (2023). Fit for purpose? Taking a closer look at the UK’s Online Media Literacy Strategy. Journal of Media Literacy Education, 15(1), 109-115.
[[xi]] https://www.ofcom.org.uk/research-and-data/media-literacy-research
[[xii]] Ofcom. (2021b) Ofcom’s approach to online media literacy. London. Retrieved from https://www.ofcom.org.uk/__data/assets/pdf_file/0015/229002/approach-to-online-media-literacy.pdf