پنل مدل و راهکارهای توسعه هوش مصنوعی
زاویه؛ پنل تخصصی «مدل و راهکارهای توسعه هوش مصنوعی در کشور» یکی از پنلهای «هفدهمین کنفرانس ملی و سیزدهمین کنفرانس بینالمللی مدیریت فناوری و نوآوری در ایران» بود که صبح پنجشنبه در مرکز همایشهای بینالمللی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این پنل رضا اسدیفر، معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری، حسین خسرو پور مدیر کل دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنین جواد سلطانزاده، عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران حضور داشتند و به بحث و گفتگو پرداختند.
معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری معتقد است که برای توسعه هوش مصنوعی در کشور باید سیاست غیرمتمرکز کردن مراکز فعال در این فناوری را پیش برد چراکه امکان توسعه درونزا و مستمرتر هوش مصنوعی در ایران را تسریع و تسهیل میکند. مدیر کل دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات اما معتقد است که برای توسعه هوش مصنوعی نیاز به ورود شرکتهای بزرگ و حمایتهای کلان است.
درسآموزهای توسعه نانو برای مسیر حرکت هوش مصنوعی
اسدیفر در این نشست به روایت روند توسعه فناوری نانو در کشور پرداخت و اشاره کرد که تجربه نانو میتواند درسآموزها و راهکارهای پراهمیتی برای توسعه هوش مصنوعی در ایران داشته باشد. «۲۰ سال پیش بنده عضو تیم اولیه پنجنفرهای بودم که داشتیم پیشنهادی برای رئیسجمهور وقت در حوزه نانو آماده میکردیم. حرف اصلی ما در متن پیشنهاد مذکور این بود که باید کار ویژهای در حوزه نانو صورت گیرد. البته دو سال قبل از این تاریخ و از آغاز سال 80 خورشیدی کارهایی انجام شده بود و همین کارها نیز ما را بر آن داشت که باید نهادسازی اصولی در حوزه نانو انجام شود. چرا که فناوری نانو یک فناوری عام است و در یک حوزه صرف کاربرد ندارد. فرایند مهندسی مواد است و هیچ صنعتی نداریم که با ماده سرکار نداشته باشد. این درست شباهت نانو با هوش مصنوعی است که هر دو فناوریهای همهشمولی هستند.»
او ادامه داد: «جمعبندی ما این بود که اگر سرپرستی و راهبری فناوری نانو در هر یک از وزارتخانههای جای گیرد نگاه تکبعدی و بخشی به آن میشود. پس باید به شکلی فرادستگاهی به آن پرداخته میشد که همه جنبههای نانو پوشش داده شود.»
بهزعم اسدیفر، امروز ایران، یکی از پنج قدرت برتر جهانی در حوزه فناوری نانو است. «میتوان مثالهای متعددی در حوزه توسعه فناوری نانو در ایران آورد. برای نمونه پانزده سال پیش در حوزه کاتالیست که قلب همه فناوریهاست با کمبود مواجه شدیم. از آن تاریخ تحریمها نیز رو به شدت گذاشتند. با این همه ما بالای ۹۰ درصد کاتالیستهای خود را تأمین میکنیم و به کشورهای دیگر نیز صادرات داریم. آن بخش کوچکی هم که از تولید صرف نظر کردیم به خاطر اقتصاد مقیاس است. از این جهت که تولید ده درصد باقیمانده اقتصادی نیست. طی فعالیتهایی که انجام شد، ۱۰۰ درصد کاتالیستهای امروز که در کشور تولید میشوند، نانوکاتالیست هستند. امروز که روسیه به مشکل خورده است و نمیتواند مانند گذشته با اروپا کار کند، شرکتهای ایرانی بیشازپیش وارد بازار کاتالیستهای این کشور شدهاند. امروزه چندین شرکت فعال در حوزه نانو داریم که با فروشهای چند همتی جایگاه خوبی در بازارهای مختلف برای خود ایجاد کردهاند.»
اسدیفر گفت: «در حوزه فناوری دارویی نیز شرکتهایی داریم که در حوزه نانو فناوری وارد شدهاند و گامهای روبه جلوی مؤثری برداشتهاند و پابهپای پیشرفتهترین شرکتهای دنیا در حال حرکتاند.»
علت موفقیت نانو: رویکرد غیرمتمرکز و عدمتصدیگری دولت
بخش دیگر صحبت معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به تحلیل رویکردهای کشور به توسعه نانو اختصاص داشت. «وقتی از توسعه نانو صحبت میکنیم باید به یاد آورد که در این بازه 20 ساله تجربهای در ایران اتفاق افتاده است؛ مانند نمونههایی که از کشوری مثل چین یا هند داریم و بنا به شرایط آنها میگوییم در کدام حوزهها چه عملکردی داشتهاند؟ تجربه نانو در ایران اتفاق افتاده است. در این میان از لحاظ انسانی و فناوری در مرحله جهش هستیم. آنچه در این تجربه پدیدار شد این بود که موفقیتهای حوزه نانو به این خاطر بود که روند توسعه آن برخلاف انرژی هستهای به صورت غیرمتمرکز انجام شد. برای مثال امروزه میبینیم که اساساً کسی نمیتواند بخشهای مرتبط با فناوری نانو را در کشور تحریم کند؛ که را میخواهند تحریم کنند؟ از همان روز اول در کشور تصمیم گرفته شد که مرکز ملی نانو تأسیس نشود. تأسیس چنین مرکز ظاهراً یک ظرفیت بود اما آگاهانه به سمتش نرفتیم. تجربههای قبلی به ما آموخته بود که نانو باید غیرمتمرکز توسعه پیدا کند. از سوی دیگر توسعه دولتی آن ممکن نیست و باید به صورت خصوصی توسعه یابد. امروز در کشور هیچ شرکتی در حوزه نانو به صورت دولتی فعالیت نمیکند. جو غالب همه شرکتها خصوصیاند و خود فرایند توسعه نانو هم خصوصی بوده است.»
وی ادامه داد: «دولت باید کار حاکمیتی خود را انجام دهد و نباید در تصدیگری وارد شود. این آموزهای است که میتوان از آن برای توسعه هوش مصنوعی بهره برد. باید بدانیم دولت وظیفه دارد زیرساختهای سختافزاری را تسهیل کند. برای مثال ما آموزش به میزان تقاضا نداریم. از سوی دیگر رقابت شدیدی در کشورها بر سر هوش مصنوعی وجود دارد در کشورهای غربی نخبگان و متخصصان کشورهای دیگر را جذب میکنند.»
معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری همچنین بر این نکته تأکید کرد: «یکی از وجوه مثبت و مزیتهایی که در حوزه هوش مصنوعی داریم این است که زمانی که توسعه نانو را آغاز کردیم خیلی از زیرساختهای فناورانه نیز فراهم شد که میتواند در توسعه فناوریهای بعدی بسیار خوب عمل کند. برای مثال در ۳۱ استان ۱۶۰۰ دانشگاه و پژوهشگاه بیش از سی هزار دستگاه را در شبکه ارتباطی گذاشتند و خدمات میدهند. هوش مصنوعی در این بستر خیلی بهتر میتواند رشد کند. قانون جهش تولید دانشبنیان نیز که اعتبار مالیاتی برای تحقیق و توسعه صنایع بزرگ قائل شده میتوانید ظرفیتی بینظیر برای توسعه هوش مصنوعی ایفا کند.»
از هوش مصنوعی چه میخواهیم؟
در این برنامه همچنین جواد سلطانزاده عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری، نیز به سخنرانی پرداخت. او محور سخنرانی خود را بر الگوهای سیاستی هوش مصنوعی قرار داد و گفت: «ابتدا باید بپرسیم هوش مصنوعی برای ما چه کاربردی دارد؟ در چندماه اخیر چند سند اولیه در توسعه هوش مصنوعی به نگارش درآمده. اگر بخواهیم سیاست نوآوری در این مورد انجام دهیم باید تکلیف را روشن کنیم. اول درباره اینکه ماهیت هوش مصنوعی چیست؟ یا آن را در امتداد دیجیتالیشدن میبینیم و هوش مصنوعی صرفاً در مرحلهای تکوین فرآیند است یا نگاهی دیگر داریم؟ تکلیف را با تعریف روشن کنیم و بعد به این فکر کنیم از هوش مصنوعی چه میخواهیم؟ آیا میخواهیم توسعه هوش مصنوعی در حکمرانی خوب به ما کمک کند؟ یا آن که هدف ایجاد ارزشافزوده در صنعت است؟ یا از هوش مصنوعی انتظار عاملی برای هویتسازی و اعلام اقتدار داریم؟»
او ادامه داد: «باید بدانیم که ما اولین نسل از ایرانیهایی نیستیم که به دنبال احصاء فناوری هستند. تجربههای بسیار انبوهی از توسعه فناوری در ایران وجود دارد که باید بررسی و به کار گرفته شوند. به همین مناسبت در توسعه هوش مصنوعی هیچگاه نباید یادگیری سیاستی را کنار بگذاریم. در واقع هدف این است که بدانیم هوش مصنوعی هم جنبۀ فناورانه دارد و هم جنبههای متفاوت از فناوری.»
نمیتوانیم مثل دو دهه قبل برای توسعه فناوری خرج کنیم
سلطانزاده همچنین از این گفت که گام بعدی در راستای توسعه هوش مصنوعی تعیین تکلیف با دادههاست. «ما باید دادههای خود را گردآوری و احصاء کنیم و منابع آنها را نیز بازشناسیم. باید پرسید چقدر در حوزه سانسورها کارکردیم. چقدر روی ذخیرهسازی دادهها متمرکز بودهایم؟ در حوزه فعالیتهای دولت چقدر توانستیم دادههای شهری شهروندان را منتشر کنیم؟ در همه جای دنیا تلاش میکنند بخش مهمی از دادهها را انتشار دهند، ما در این زمینه در کدام مرحله قرار داریم؟ و بهطورکلی اکنون در چه وضعیتی هستیم؟ این سؤالات همه در راستای آن است که میخواهیم در مورد هوش مصنوعی سیاستگذاری کنیم.»
عضو هیئتعلمی دانشگاه مازندران همچنین گفت: «ما باید ایده داشته باشیم. برای اینکه از هوش مصنوعی چه میخواهیم الگوها متفاوت است. ما سبد متنوعی از ابزارها را داریم. بخش مهمی از ابزارهای دنیا هماکنون در دسترس است. عدد رویه نهایی که فناوری نانو در توانمندسازی صنایع ایجاد میکند چقدر است؟ فناوری هوش مصنوعی بخشهای زیادی را پوشش میدهد و به همین خاطر باید در جستوجوی الگوهای جدید سیاستگذاری باشیم. سیاستهای صنعتی مبتنی بر فنّاوری خاص برای ما میتواند اهمیت داشته باشد.»
او در ادامه سخنان خود اظهار کرد: «ما تجربیات مختلفی در حوزههای متفاوت فناوری داریم. هر یک از این فناوریها با فرآیندها و تجربههای سیاستگذاری همراه بوده است؛ بنابراین اگر بخواهیم در حوزه هوش مصنوعی سیاستگذاری کنیم نباید خود را محدود کنیم و از تجربههای سیاستگذاری در کشور فارغ شویم. البته تفاوتهایی در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد. بخشی ماهوی و بخشی وابسته به زمان است. از سوی دیگر نباید از یاد ببریم که امروز با توجه به شرایط کشور منابع مالی محدودی برای توسعه فناوری هوش مصنوعی داریم. ما نمیتوانیم مثل دو دهه قبل پول خرج کنیم. درنتیجه باید از روز اول برویم سراغ شهروندان. ما منابع برای رفتن به سمت کار و فناوری جدید نداریم. منابع گرانقیمت هستند. اگر بخواهیم داده شهروندی را گردآوری کنیم باید در سطح ملی باشد. درنتیجه یک الگوی مهم میتواند وجود داشته باشد. در یک بازه پنجساله میانمدت حرکت به سمت صنایع خاص راهگشا خواهد بود. برای مثال برای بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزه یک صنعت، آن صنعت را با فناوری هوش مصنوعی ممزوج کنیم. طی چنین فرایندی آن صنعت خاص، مثلاً صنعت دارو را در زیستبوم هوش مصنوعی آوردهایم. الگوی دوم هم این است که دولت برای دنبال کردن اهداف خود میتواند به سمت کلانطرحی برود که حکمرانی هوش مصنوعی را دنبال کند.»
نمیتوان با دستفرمان نانو برای هوش مصنوعی هم تصمیم گرفت
در ادامه این جلسه نیز حسین خسروپور، مدیر دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات سخنرانی خود را حول محور اقتضائات توسعه هوش مصنوعی پیش برد و بر این نکته اشاره کرد که برای یادگیری هوش مصنوعی، نیاز به دیتای کافی وجود دارد. «اگر به دنبال ارزشآفرینی هستیم، با دیتای کمارزش کم تولید میشود. برای ارزشآفرینی استاندارد نیاز به داده زیاد وجود دارد.»
او همچنین بخشی از پیشنیاز توسعه هوش مصنوعی را توجه و صرافت مدیران صنایع و دستگاههای مختلف دانست. «رویکرد وزارت ارتباطات بهعنوان نهاد سیاستگذار این است که کاربردها را توسعه دهد.»
او در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به اسدیفر که از رویکرد غیرمتمرکز توسعه هوش مصنوعی سخن به میان آورده بود گفت: «تفاوت معناداری میان هوش مصنوعی و نانو وجود دارد. سرعت رشد این دو در جهان بسیار متفاوت است. اگر تمرکز منابع و تلاشهای کشور را بر فناوری هوش مصنوعی استوار کردیم، در صورت کندی حرکت فاصله بزرگی با کشورهای پیشرو خواهیم داشت. اگر با دستفرمان نانو که موفق بوده در هوش مصنوعی حرکت کنیم نمیتوانیم به نقطهای مطلوب برسیم. چون کشورهای بزرگ با سرعت بسیار زیادی حرکت میکنند و شرکتهای بزرگی ایجاد میکنند. یک نکته دیگر که وجود دارد این است که مواد اولیه هوش مصنوعی دیتاست. همانطور که گفتم حجم بالای دیتا پرارزش است. اگر بهعنوان ورودی اولیه دیتا را نظر بگیریم این شرکتهای بزرگاند که صاحب مواد اولیه هوش مصنوعی هستند.»
باید منابع را متمرکز کرد
خسروپور تأکید کرد: «منظور از شرکتهای بزرگ شرکتهای بزرگ دولتی نیست. من با توزیعشدگی موافقم و آن را خوب میدانم اما خردشدگی آفت دارد. این شاید متناسب با حوزه هوش مصنوعی نباشد. مثلث هوش مصنوعی شامل دیتا، نیروی انسانی و زیرساخت میشود. اگر به هریک از این سه حوزه توجه نکنیم غفلت بزرگی است. در حوزه نیروی انسانی ظرفیت زیادی وجود دارد اما باید کار را توسعه دهیم. ممکن است در این حوزه در آینده کمبود نیروی انسانی داشته باشیم. وزارت ارتباطات در این حوزه ورود کرده و پویش مهارتهای دیجیتال ایجادشده و مهارتها را به صورت نسلپایه آموزش میدهیم. در برنامه هفتم هم آموزش 500 هزار نیروی انسانی به صورت مشخص پیشبینی شده است.»
مدیر دفتر نوآوری وزارت ارتباطات همچنین از این گفت که مسئله دیتا و اطلاعات صرفاً مسئله هوش مصنوعی نیست بلکه اقتصاد دیجیتال و پلتفرمها نیز با این چالش دست به گریباناند. «اخیراً یکی از پلتفرمهای کشور به چالش دیتا خورد. این موضوع پیچیدهای است. البته موضوع دیتا در کارگروه اقتصاد دیجیتال دارد بحث میشود و لایحهای آماده شده است. وزیر ارتباطات هم پیگیر است و یکی از موضوعات کلیدی است که تا حل نشود چالش خواهد بود.»
وی ادامه داد: «در این حوزه زیرساخت اهمیت بسیار دارد که آن را هم با دیدگاه توزیعشده نمیتوان مدیریت کرد. به نظر میرسد که در این حوزه مراکز بزرگ بتواند در حوزه زیرساختی ظرفیتپردازی را در اختیار بگیرند. اگر رفتار کشورهای منطقه را هم بررسی کنیم در مییابیم که به دنبال ایجاد و تأسیس مراکز بزرگ برای توسعه هوش مصنوعی هستند. ما نیز باید در این زمینه دست بجنبانیم چراکه اگر فاصله ایجاد شود دچار وابستگی خواهیم شد این وابستگی هم به زبان ساده یعنی اینکه زیرساخت دست کس دیگری است و میتواند برای کشورمان محدودیت ایجاد کند.»
هوش مصنوعی هم از قضا شباهت به انرژی هستهای دارد!
بهزعم خسروپور، از منظر نوع سیاستی و رفتار کشورهای مختلف، هوش مصنوعی به انرژی هستهای شباهت دارد. «همه قدرتهای بزرگ میگویند خطراتی پیرامون هوش مصنوعی وجود دارد. به نظر بنده اگر دستفرمان کشورهای دیگر در هستهای را برویم عقب میمانیم. کشوری مثل آمریکا دسترسی پیدا میکند و در راه کشورهای دیگر فاصله میاندازد. اگر انرژی نگذاریم زمانی میرسد که دچار این چالش شویم که بخواهیم حق مسلم خود را به دست بگیریم.»
خسرو پور همچنین به درآمد کم شرکتهای کوچک اشاره کرد و گفت: «عدد درآمدی شرکتها معقول نیست. اگر بخواهیم کار این شرکتها توسعه پیدا کند، نیروی انسانیشان در کشور بماند و مهاجرت نکند، اقتصاد این شرکتها باید توسعه پیدا کنند. برای این کار نیز باید بازیگر هوشمندی پایکار بیاوریم که بتوانند توسعه اقتصادی این شرکتها را در مقیاسی بزرگ رقم زنند. در واقع باید بازارهای بزرگ به میدان بیایند تا شرکتهای حوزه هوش مصنوعی ایجاد شود.»
او همچنین تاکید کرد: «برخی تفاوتها در حوزه سیاستگذاری نانو و هوش مصنوعی وجود دارد ولی رویکردی که به صورت بخشینگری نبوده و یکجا، متمرکز باشد و منابع را کنترلشده صرف کرده و اولویت انتخاب داشته باشد، رویکرد مطلوب توسعه هوش مصنوعی خواهد بود. سیاستگذاری یعنی اولویت. اگر همه خواستهها را در نظر بگیریم نمیتوانیم عضو کشورهای برتر حوزه هوش مصنوعی باشیم.»
چه کسی گفت بنگاه بزرگ نمیخواهیم؟
در ادامه این برنامه، اسدیفر در پاسخ به اظهارات مدیر دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بیان کرد: «تا زمانی در دنیا این رویکرد مطرح بود که «کوچک زیباست» و هنوز هم این ایده را دارند و بحث تمام نشده اما از زمانی به بعد کشورهای مختلف به این نتیجه رسیدند که بزرگ شدن اقتصاد وابسته به بنگاههای بزرگ کشورهاست. هر کسوری هم فرمولی برای بنگاههای بزرگ دارد؛ اما فارغ از این آنچه بر کسی پوشیده نیست، نسبت بسیار پررنگ بین تولید ناخالص داخلی کشورها و بنگاههای بزرگ آنهاست.»
معاون توسعه شرکتهای دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، بر این نکته تأکید کرد که یک اقتصاد پویا هم نیاز به بنگاههای بزرگ اقتصادی دارد و هم وابسته به شرکتهای کوچکمقیاس است. «شرکتهای کوچک انعطافهایی دارند و حفرههایی از اقتصاد را میتوانند پر کنند که بنگاههای بزرگ قادر به آن نیستند. در زیستبوم فناوری باید هر دو شکل وجود داشته باشد اما وجود شرکتهای بزرگ حیاتی است چون آنها میتوانند زیرساختهای بزرگ ایجاد کنند و با حاکمیت تعهد بدهند و بگیرند و در بخش تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کنند. با این همه باید از تجربه گذشته هم استفاده کرد. دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات هم باید این درسآموز را در نظر گیرد. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران را در نظر بگیرید. مشاهده میکنیم وقتی حاکمیت وارد تصدی میشود حاصل هرچه هست موفقیت نیست. این روند را در ایدرو، ایمیدرو و … هم میتوان مشاهده کرد. این عدم موفقیت تصدیگری دولتی یک واقعیت است پس باید فرمولی پیدا کنیم که حاکمیت بخش خصوصی را تقویت کند.»
سازمانهای متولی دچار تعارض ساختاریاند
اسدیفر افزود: «حاکمیت چین شرکتهای بزرگ ایجاد کرده است؛ اما این را هم باید در نظر داشت که شایستهسالاری در چین به بهترین صورت اجرایی میشود. بپذیریم که ما نمیتوانیم این کار را بکنیم. وقتی دولت بهطور کامل و مستقیم در جایی سرمایهگذاری کرد و وارد یک بخش شد، نتوانستیم از فامیل بازی و باندبازی جلوگیری کنیم. باید شرکت بزرگ ایجاد کرد اما باید فرایند کار آن را هم در نظر گرفت.»
او تصریح کرد: «مسئله دیگر توسعه زیرساختهاست. حتماً باید پولها را چون محدود هستند متمرکز هزینه کنیم اما سازمانهایی که ایجاد کردیم دچار تعارض ساختاریاند. تعارض ساختاری در دل سازمان نهفته است. پژوهشگاه صنعت نفت ملی، سازمان تات، مرکز تحقیقات ساختمان و هر چیزی که از این جنس هستند در نظر گیرید. دچار تعارض ساختاریاند. این تعارض چیست؟ رفتهایم و پول سنگینی از حاکمیت صرف کردیم برای یک حوزه خاص که یک مؤسسه یا سازمان به همه آن حوزه خدمات دهد اما به آن مؤسسه گفتیم مسئول توسعه فناوری هم هستی. این دو با هم جمع نمیشود چون آن موسسه رقیب دیگران شده است. پای رقبای خود را نمیزند که هماندازه شود؛ سرشان را میزند که دیگر نباشند. برای همین است که در این حوزه، سازمانی که ایجاد شده برای توسعه آن حوزه خاص، اصلیترین مانع آن حوزه خاص است. این مؤسسات بد طراحی شدهاند؛ پس اگر میخواهیم زیرساختی درست کنیم باید برای آن زیرساخت تعیین کنیم که وظیفهاش فقط خدمات است. آن را با کارایی سرویس دادن ارزیابی کنیم و از این منعش کنیم وارد حوزه دیگر هم بشود. با این همه میبینیم صدها تجربه ناموفق در کشور داریم.»
البته با بخش خصوصی همکاری میکنیم: نفت و معدن و بانک!
در ادامه این نشست، حسین خسرو پور، مدیر دفتر نوآوری و حمایت از سرمایهگذاری وزارت ارتباطات نیز اظهار کرد: «بحث من از اینکه شرکت بزرگ ایجاد کنیم، شرکت دولتی نبود. باید زیرساخت در حوزه سنجیده شود. ما دنبال این هستیم که شرکت خصوصی بزرگ ایجاد کنیم. به همین علت در وزارت ارتباطات با سه نوع مخاطب مذاکره میکنیم.
- اول شرکتهای دانشبنیان با تجربه موفق که در حوزه هوش مصنوعی فعالیت دارند.
- دوم شرکتهایی که زیرمجموعه صنایع بزرگ و واسطه نوآوری باز هستند.
- سوم شرکتهای بزرگی که صنایع خصوصیاند اما میتوانند بیایند پای کار و بازار بزرگی هم دارند.»
او ادامه داد: «با این شرکتها مذاکره میکنیم و عمدتاً هم خصوصیاند. صنایع خصوصی بازار بزرگی دارند. برای انتخاب صنایع نیز از نظر اولویتی نیز شاخصهای متعددی داریم. در حال حاضر ما درصددیم بتوانیم با صنایع معدنی، حوزه بانکی کشور که جزو زیرساختهای خوب دنیاست و بخش نفت هم یکی از حوزههای اصلی کشور است کار را انجام بدهیم.»